پيام دوستان
* راوندي *
04/4/6
عارفانه هاي يک دوست
مبارکه
* راوندي *
بدبختي گران شدن نان نيست بلکه بدبختي اينست که نان هر چقدر هم گران شود باز از همه چيزهاي ديگر ارزان تر است
+
،استاد فاطمي نيا در خصوص اثربخشي دعا مي فرمايد:
@};-
*«اهل بيت عليهم السلام فرموده اند: کاري کنيد که قرآن برايتان شيرين بماند؛ دعا برايتان شيرين بماند!
دعاهاي ماثوره بسيار فضايل دارد؛ اما اثربخشي اين ها منوط است به دوري از گناه
مرحوم پدرم که خودش از صلحا و اوليا بود مي فرمود:
دعاها را براي ترقي بخوانيد؛ ثوابش خودش مي آيد.»*
.

انديشه نگار
04/3/5
3 فرد دیگر
13 فرد دیگر
+
امان از خاطرات... خاطرات... خاطرات...
*ترخون بانو*
03/10/18
+
يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133

اودسان
03/10/18

+
*روز اول رجب اين روز*، روز شريفى است و براي آن چند عمل ذکر شده است
*روزه*:هر كس اين روز را روزه بگيرد، آتش جهنم يك سال از او دور شود
*غسل زيارت امام حسين عليه السلام* از امام جعفر صادق(عليه السلام) روايت شده است که: هر كس امام حسين (عليه السلام) را در روز اول رجب زيارت کند، خداوند او را بيامرزد. البته قابل ذکر است که زيارت از راه دور هم مورد قبول است ان شاء الله...
هما بانو
03/10/11
13 فرد دیگر
52 فرد دیگر
+
مثل اين بچه بسيجي هاي دانشگاهمان
مي نشيني پيشم اما، اي دريغ از يک نگاه..
...
هما بانو
03/10/11
1 فرد دیگر
16 فرد دیگر
+
[تلگرام]
*تلنگر*
خوب است آدمي
جوري زندگي کند که آمدنش
چيزي به اين دنيا اضافه کند…
و رفتنش چيزي از آن کم …!
حضور آدمي بايد وزني در اين دنيا داشته باشد...
بايد که جاي پايش در اين دنيا بماند
آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنيا برود.
نيامده ايم تا جمع کنيم
آمده ايم تا ببخشيم،
آمده ايم تا عشق را ؛
ايمان را ؛
دوستي را ؛
با ديگران قسمت کنيم و غني برويم
آمده ايم تا جاي خالي را پر کنيم...
که فقط و فقط با وجود ما پر ميشود و بس!
بي حضور ما نمايش زندگي چيزي کم داشت...
آمده يم تا بازيگر خوب صحنه زندگي خود باشيم.

هما بانو
03/8/15
+
من نميفهمم کوهنوردي اونم تو هواي سرد چه لذتي داره
*ترخون بانو*
03/8/15
+
سن وبلاگم 15 سال و 5 ماه و 5 روز شده :)
هما بانو
03/8/14
15 سالم بود، مثل هميشه پشت سيستم تو اتاقم، صفحه ثبت وبلاگ جديد جلوم بود تو فکر انتخاب يه آدرس براي وبلاگم بودم چند تا اسم اومد به ذهنم ولي قشنگ نبودن چيزي که ميخواستم رو نميرسوندن يهو از پسرخالم که چند ترم زبان جلوتر از من بود و کنارم رو صندلي نشسته بود پرسيدم پيشرفته به انگليسي چي ميشه گفت Advanced گفتم همين خوبه و دکمه ثبت رو زدم :دي