+ روزی دل را به قیمت جان میخریدند ولی افسوس که این روزها هم جان ارزش چندانی ندارد شاید یک قرص نان یا پیاله ای اب یا کارتونی برای خواب روزی فرشتگان برانسانیت حسادت میورزیدن افسوس امروزه انسان شدن ویا انسان بود افسانه ومعماست

+ دل همان معنایی که انسان برایش افریده شد ولی افسوس که بعضی ها قدر این انسانیت را نمیدانند

+ مادر ماند تنها..... سر به اسمان کرد وبه خدا گفت:همه دنیایم را پذیرفتی مرا هم قبول کن وخدا پذیرفت او رفت ودر حج خونین شهید شد .

+ پسر بزرگ تر گفت: مادر جون برم جبهه؟ مادر گفت:برو عزیزم..... رفت ودر والفجر مقدماتی شهید شد. پسر دوم گفت:مادر برادرم که رفت من هم بروم ؟ گفت:برو عزیزم خدا به همراهت......... رفت ودر عملیات خیبر شهید شد . همسر گفت: حاج خانم, بچه ها رفتن ماهم یرویم تا تفنگ بچه ها بر زمین نماند.؟ مادر سری به نشانه تائید تکان داد وگفت :به خدا سپردمت همسرم.... همسر رفت ودر کربلای پنج شهید

+ نظر



+ بابا نظر بدین من هم راه بی افتم



+ نظر بدین بدون که باید راجب چه موضوعی پیش بیام